نوشته شده توسط : reza ranjbar

در شادی و برکات خداوند عشق و محبت باشید  

 

مقدمه

نان شراب به عنوان یکی از ارکان اجزای اصلی عمل عشای ربانی دارای مفهوم خاصی در مسیحیت می‌ باشد.

به آیین عشای ربانی[1]، شام خداوند[2]، شکستن نان، مجلس سپاسگزاری شراکت هم اطلاق شده است. این عمل نماد حلول تجسد الهی قلمداد می‌­شود. در اناجیل روایت شده است که عیسی(ع) در آخرین شب حیات خود که شب عید فِصح یهودیان بود به اتفاق شاگردان به سنت کتاب مقدس شام دسته جمعی (شام آخر) را صرف کردند.[3]

 

تاریخچه 

ابتدا به اصل ماجرای عشای ربانی آنگونه که در کتاب مقدس آمده است سپس به تحلیل آن می‌ پردازیم:

پس در روز او‌ّل عید فطیر شاگردان نزد عیسی آمده گفتند: “كجا می‌خواهی فصح را آماده كنیم تا بخوری؟” گفت: “به شهر نزد فلان كس رفته بدو گویید: ”استاد می‌گوید وقت من نزدیك شد فصح را در خانة تو با شاگردان خود صرف می‌‌نمایم. شاگردان چنانكه عیسی ایشانرا امر فرمود كردند فصح را مهیا ساختند.

چون وقت شام رسید با آن دوازده بنشست وقتی كه ایشان غذا می‌خوردند او گفت: “هر آینه به شما می‌گویم كه یكی از شما مرا تسلیم می‌كند!” پس بغایت غمگین شده هر یك از ایشان به وی سخن آغاز كردند كه “ای سرور آیا من آنم؟” او در جواب گفت: “آنكه دست با من در قاب فرو برد همان كس مرا تسلیم نماید! هر آینه پسر انسان به همانطور كه دربارة او مكتوب است رحلت می‌كند. لیكن وای برآنكسی كه پسر انسان بدست او تسلیم شود! آن شخص را بهتر بودی كه تولّد نیافتی!” یهودا كه تسلیم كنندة وی بود به جواب گفت: “ای استاد آیا من آنم؟” به وی گفت: “تو خود گفتی!” چون ایشان غذا می‌خوردند عیسی نان را گرفته بركت داد پاره كرده به شاگردان داد گفت: “بگیرید بخورید این است بدن من.” پیاله را گرفته شكر نمود بدیشان داده گفت: “همة شما از این بنوشید. زیرا كه این است خون من در عهد جدید كه در راه بسیاری بجهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود. اما به به شما می‌گویم كه بعد از این از میوة مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی كه آنرا با شما در ملكوت پدر خود تازه آشامم.”[4]

عیسی بدیشان گفت: “من نان حیات هستم. كسی كه نزد من آید هرگز گرسنه نشود هر كه به من ایمان آرد هرگز تشنه نگردد. لیكن به شما گفتم كه مرا هم دیدید ایمان نیاوردید. هر آنچه پدر به من عطا كند به جانب من آید هر كه به جانب من آید او را بیرون نخواهم نمود. زیرا از آسمان نزول كردم نه تا به ارادة خود عمل كنم بلكه به ارادة فرستندة خود ارادة پدری كه مرا فرستاد. این است كه از آنچه به من عطا كرد چیزی تلف نكنم بلكه در روز بازپسین آنرا برخیزانم ارادة فرستندة من این است كه هر كه پسر را دید بدو ایمان آورد حیات جاودانی داشته باشد من در روز بازپسین او را خواهم برخیزانید.”

پس یهودیان دربارة او همهمه كردند. زیرا گفته بود: “من هستم آن نانی كه از آسمان نازل شد گفتند: “آیا این عیسی پسر یوسف نیست كه ما پدر مادر او را می‌شناسیم؟ پس چگونه می‌گوید از آسمان نازل شدم؟”عیسی در جواب ایشان گفت: “با یكدیگر همهمه مكنید. كسی نمی‌تواند نزد من آید مگر آنكه پدری كه مرا فرستاد او را جذب كند من در روز بازپسین او را خواهم برخیزانید. در انبیا مكتوب است كه همه از یَهُوَه تعلیم خواهند یافت. پس هر كه از پدر شنید تعلیم یافت نزد من می‌‌آید نه اینكه كسی پدر را دیده باشد جز آن كسی كه از جانب خداست او پدر را دیده است. آمین آمین به شما می‌گویم هر كه به من ایمان آرد حیات جاودانی دارد. من نان حیات هستم. پدران شما در بیابان من‌ّ را خوردند مردند. این نانی است كه از آسمان نازل شد تا هر كه از آن بخورد نمیرد. من هستم آن نان زنده كه از آسمان نازل شد. اگر كسی از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند نانی كه من عطا می‌كنم جسم من است كه آنرا بجهت حیات جهان می‌‌بخشم.”

پس یهودیان با یكدیگر مخاصمه كرده می‌گفتند: “چگونه این شخص می‌تواند جسد خود را به ما دهد تا بخوریم؟ ”عیسی بدیشان گفت: “آمین آمین به شما می‌گویم اگر جسد پسر انسانرا نخورید خون او را ننوشید در خود حیات ندارید هر كه جسد مرا خورد خون مرا نوشید حیات جاودانی دارد من در روز آخر او را خواهم برخیزانید. زیرا كه جسد من خوردنی حقیقی خون من آشامی‌دنی حقیقی است. پس هركه جسد مرا می‌‌خور‌َد خون مرا می‌‌نوشد در من می‌‌ماند من در او. چنانكه پدرِ زنده مرا فرستاد من به پدر زنده هستم همچنین كسی كه مرا بخور‌َد او نیز به من زنده می‌شود. این است نانی كه از آسمان نازل شد نه همچنان كه پدران شما من‌ّ را خوردند مردند بلكه هر كه این نان را بخورد تا به ابد زنده مانَد.” این سخن را وقتیكه در كفرناحوم تعلیم می‌داد در كنیسه گفت.[5]

عشای ربانی در دید فرد مسیحی، تنها «یکی از اسرار هفتگانه» نیست بلکه این عمل یکی از مسائل اساسی ایمان شعائر عبادی مسیحیت است. مسیحیان هنگامی‌ که در این مراسم شرکت می‌­کنند باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر می‌­شود. همچنین باور دارند همان طور که عهد خدا با قوم یهود توسط خون قربانیها بر کوه سینا استوار گردید به همان ترتیب عهد جدید بین خدا بشریت به وسیله خون عیسی مسیح محکم استوار شد.[6]

کلمه سرّ عبارت است از حادثه قابل مشاهده محسوسی که ضمن آن، خدا فیض نجات خود را عطا می‌ کند به دیگر سخن، نشانه پیدایی است برای عمل ناپیدایی که خدای متعال به آن می‌ پردازد.

از دیدگاه مسیحیان، کلیسا یا جامعه مسیحیت در جهان، نشانه چیزی است که خدا به وسیله عیسای انسان محقق ساخته پیوسته آن را در راه انسانها محقق خواهد ساخت. کارهای غیر آشکار مسیح در زندگی کلیسایی به وسیله اسرار آشکار می‌­شود. به دیگر سخن هنگامی‌ که یک مسیحی در مراسم مربوط به یکی از اسرار شرکت می‌­کند ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته فیض خدای نجات بخش را به وی بخشیده می‌­رود.[7]

این شام دسته جمعی در اناجیل به دو شکل توجیه می‌­گردد. در اناجیل همگون، عیسی به نشان همبستگی خویش با شاگردانش نانی را که در سفره بود پاره می‌­کند به شاگردان می‌­دهد می‌­گوید: «این بدن من است که برای شما تسلیم می‌­شود، این کار را به یادبود من انجام دهید». به همین ترتیب بعد از شام پیاله­ای از شراب را به آنان می‌­دهد می‌­گوید: «با خون خود که برای شما ریخته می‌­شود پیمان تازه­ای بستم این نشان آن است.»[8] [9]

در انجیل یوحنا این صفحه بازگو نمی‌­شود بلکه عیسی از شام فصح یک تعلیم مهم نتیجه گیری می‌­کند. عیسی(ع) خود را نان حیات می‌­نامد می‌گوید: من نان حیات هستم. پدران شما در بیابان من‌ّ را خوردند مردند. این نانی است كه از آسمان نازل شد تا هركه از آن بخورد نمیرد...”[10] نتیجه مطلب آن است که اگر از جسم عیسی که همان مایه حیات است نخورید فاقد حیات هستید

در انجام این مراسم کشیش قطعات کوچک نان مخصوصی را که قبلا با شراب (یاآب) تقدیس شده در بین مومنین تقسیم می‌­کنند با خواندن دعا، نان شراب در بدن مسیحیان به گوشت خون عیسی مبدل می‌­گردد با او متحد می‌­شوند.[11]

عقیده به حضور واقعی مسیح بتدریج رواج یافت. اولین بار که چنین مطلبی به صورت یک قاعده رسمی‌ ارائه شد در شورای نیقیه به سال 787 بود. در 855 میلادی، رهبانی فرانسوی از فرقه بندیکتیان به نام راترامنوس تعلیم داد که نان شراب از لحاظ معنوی جسم خون عیسی محسوب می‌­شد، نه از نظر مادی. در حدود سال 1045، برانژه، شماس اعظم کلیسای تور در واقعیت موضوع قلب ماهیت شک نمود؛ به همین سبب، وی را تکفیر کردند لانفرانک صدردیربک در طی نامه­ای خطاب به وی عقیده مومنان درست ایمان را به این نحو بیان کرد:

ما معتقدیم به جسم خاکی... در نتیجه قدرت آسمانی که در خور وصف وهم نیست... مبدل به جوهر جسم خداوند می‌­شود حال آنکه ظاهر پاره­ای از مشخصات همان وجود خارجی از نظر غایب می‌­ماند تا مردم از مشاهده آن جوارج عریان خون آلود دچار هراس نشوند مومنان به ثمرات کاملتر ایمان نایل آیند، در عین حال جسم خداوند دست نخورده، تمام کمال، بدون آلودگی یا جراحتی در آسمان است.

این عقیده را چهارمین شورای لاتران (1215) به عنوان یکی از مهمترین اصول دین اعلام کرد شورای ترانت به تاریخ 1560 افزود که هر ذره‌ای از نان مقدس، هر قدر هم کوچک باشد حاوی تمام جسم، خون روح عیسی است. به این نحو یکی از کهن‌سالترین رسوم دین اقوام بدوی (که عبارت از خوردن خدا باشد) امروزه در جوامع متمدن اروپایی آمریکایی شیوع دارد مورد احترام عده زیادی از مردمان است.[12]

لوتریها تعلیم می‌­دهند که مسیح «درون همراه تحت» این عناصر حاضر است ولی با عقیده تبدل جوهر موافق نیستند. پیروان کلیسای انگلستان نیز معتقدند که مسیح در عشاء ربانی حضور دارد ولی با همدیگر در چگونگی آن اختلاف دارند از این لحاظ آنها مانند کلیساهای ارتدکس­اند. بیشتر کلیساهای دیگر مسیحی معتقدند که نان شراب نماد مسیح مرگ فدایی اوست.[13]

هر یک از کلیساهای مسیحی در شعایر آیین­های عشای ربانی ابتکاراتی پدید آورده است ولی دو عنصر اساسی در همه مراسم ثابت است: 1- خواندن دو یا سه مقطع از کتاب مقدس 2- خوردن قربانی مقدس هنگام تبرک نان شراب. در این هنگام، پیشوای مراسم، سخنان عیسی در شام آخر را تلاوت می‌­کند. در کلیسای کاتولیک ارتدکس، جز اسقف یا جانشین او یعنی کشیش نمی‌­تواند پیشوای مراسم باشد علاوه بر خواندن کتاب مقدس خوردن قربانی، همخوانی دعای توسل شکر همراه با موعظه مصافحه نیز انجام می‌­شود. بسیاری از پروتستان‌ها عشای ربانی را بسیار مهم می‌شمارند به‌طوریکه می‌­گویند باید برای اجرای درست کامل آن مراسم کاملا آماده شد به همین دلیل آن را تنها در برخی از مناسبت‌ها برگزار می‌­کنند. ارتدوکس­ها مراسم عشای ربانی را در روزهای یکشنبه اعیاد برگزار می‌­کنند ولی کاتولیک­ها می‌­گویند عشای ربانی قلب عبادت روزانه است به همین دلیل آن مراسم را هر روز برپا می‌­دارند.[14]

هزار معجزه به نام مقدس نسبت دادند مدعی شدند که شر اهریمنان را دفع می‌ کند، علاج امراض است، مانع از بروز حریق می‌­شود با مسدود کردن حلقوم دروغگویان آنها را رسوا می‌­سازد. هر مسیحی مکلف بود که اقلا سالی یک بار در مراسم قداس شرکت جوید اولین بار که جوان مسیحی مبادرت به چنین امری می‌­کرد مراسم با ابهت تشریفات خاص برگزار می‌­شد.[15]

شیوه اجرای مراسم عشاء ربانی نیز از کلیسائی تا کلیسایی دیگر همچنین در درون یک کلیسا، از اجتماع تا اجتماع دیگر بسیار متفاوت است. در یک طرف طیف، مراسم عشاء ربانی آنگونه که پاپ در شب عید کریسمس در رم برگزار می‌­کند غالبا از تلویزیون در سراسر جهان پخش می‌­شود، دیده می‌­شود. در همه موارد عشائ ربانی حقایق نهفته یکسانی روشن می‌­شود. مسیحیان حیات مرگ عیسی را به یاد می‌­آورند. به یاد می‌­آورند که خداوند در حوادث معمولی زندگی، مانند خوردن آشامی‌دن، حضور دارد.[16]

تقریباً همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو سرّ اصلی عبارتند از تعمید عشای ربانی. مسیحیان کاتولیک ارتودکس پنج سرّ دیگر بر اینها می‌­افزایند مجموع اسرار را هفت عدد می‌­دانند. فرقه­های پروتستان در تعداد اسرار اختلاف دارند ولی اکثریت قاطع آنان دو سرّ اول یعنی تعمید عَشای ربانی را قبول دارند. شمار اندکی از کلیساهای پروتستان، مانند «کویکرها» «سپاه نجات» هیچ یک از اسرار را نمی‌­پذیرند.[17]



:: بازدید از این مطلب : 853
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 29 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

 

به وسیله مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب، گناهان ایمانداران بخشیده می گردد ایشان از بندگی گناهان خود آزاد می شوند. عیسی مسیح با مرگ خود برصلیب، متوسط عهد تازه ایگردید، عهدی که به خاطر آن خوانده شدگان وعدۀ میراث ابدی را دریافت خواهند نمود.

آن «میراث ابدی» عبارت است از بخشایش گناهان، نجات و حیات ابدی . عیسی مسیح جان پاک خود را برای نجات گناهان بشریت گمشده قربانی کرد. عیسی به این جهان نیامد تا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند وتا جان خود را فدای بسیاری کند (مرقس ۱۰: ۴۵).

درشب آخر عمر خویش، پیش از آنکه او را به مرگ تسلیم کنند به شاگردان خود چنین فرمود: این است خون من از عهد جدید که در راه بسیاری ریخته می شود (مرقس ۱۴: ۲۴). به همین علت است که ما شهادت می دهیم که به وسیله مرگ عیسی و به خاطر خون پاک وی، نجات یافته ایم. (عبرانیان ۷: ۲۷ ). عهد قدیمی قادر نبود که انسانها را از اسارت روحانی ایشان آزاد سازد. ولی اکنون به واسطه عیسی مسیح، ما آزاد شده ایم (عبرانیان ۹: ۱۵).

عیسی مسیح، خود را در راه همه فدا داد و این امر شهادتی در زمان معین گردید ( غلا طیان ۴: ۴-۵ ). عیسی، خود را در راه بشر فدا کرد تا اینکه همه نجات پیدا کنند. ولی متاسفانه، همآ انسانها به او ایمان نیاورده اند و بسیاری در گناهان خود غرق خواهند ماند و هدیۀ نجات را از سوی خدا نخواهند پذیرفت. نجات، را می توان به یک مهمانی بزرگ تشبیه نمود. همه به مهمانی و ضیافت دعوت شده اند، ولی اگر کسی دعوت را نپذیرد و بر سر سفرۀ خدا ننشیند، گرسنه خواهد ماند. همچنین می توان نجات را به دارویی قوی تشبیه نمود که قدرت شفای هر مرضی را دارد. ولی اگر شخص بیمار از خوردن آن دارو امتناع ورزد، هرگز شفا نخواهد یافت



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

دوستان و یاران گرامی؛ در کتاب عبرانیان انجیل مقدس  باب ۹ آیه پانزده می خوانیم : و از این‌ جهت‌ او متوسط‌ عهد تازه‌ای‌ است‌ تا چون‌ موت‌ برای‌ کفاره‌ تقصیرات‌ عهد اول‌ بوقوع‌ آمد، خوانده‌شدگان‌ وعده‌ میراث‌ ابدی‌ را بیابند.آمین

 

او تمامی احساسات، وسوسه ها، آرزوها، ضعفها و مسائل ما انسانها را تجربه نمود (عبرانیان ۲: ۱۵، ۱۸؛ ۴: ۱۵). او همچنین زیر شریعت متولد گشت. خدا، بخشندۀ شریعت، خود به صورت یک انسان به میان مردمش آمد و خود را تحت قیمومیت شریعت خویش قرار داد. او توانست از تمامی مفاد شریعت به طور کامل اطاعت نماید. نه فقط این، بلکه بهای گناهان ما را پرداخت. او با قیمت خون خود و با بذل جان خویش بهای گناهان ما را پرداخت چرا؟ زیرا که مزد گناه موت است (رومیان ۶: ۲۳). او خودِ خدا بود که برای نجات انسانها ( فرزندان گمشده) در عیسی مسیح تجسم یافت. بله گلهای باغ پدر آسمانی ، تنها توسط شاهکار و نقشه عظیم او در عیسی مسیح هست که میتوانیم به خانه پدری راه یابیم.  عیسی قادر است که ما را نجات بخشد، زیرا که اومتوسطی است در میان انسان و خدا. به همین جهت انسانها تنها، به وسیلۀ ایمان به عیسی مسیح، آمرزیده خواهند شد و گناهکاران فقط به وسیلۀ عیسی مسیح با خدا مصالحه خواهند نمود ( رومیان ۵: ۱

 

چگونه مسیح میان ما و خدا میانجیگری خواهد کرد؟ او با مرگ خود بهای گناهان انسانهای گناهکار را پرداخت. او به عوض ما مجازات شد تا بتوانیم با ایمان به او از عذاب و تنبیه گناهان خود نجات یابیم . زمانی که مرتکب گناه شویم مزد عمل خود را که موت باشد دریافت خواهیم نمود. ولی حیات جاودانی و نجات را با کار نمی توان حاصل نمود. خدا نجات را بعنوان دستمزد کارهای نیکویمان بما نخواهد داد. نجات و “حیات جاودانی”، “نعمت خدا” می باشد. خدا هرگز “نعمت” را بعنوان دستمزد به کسی نمی دهد بلکه آن را به فرزندانش هدیه می نماید. خصوصیت هدیه اینست که هدیه کننده با میل و از روی محبت خود (که در خدا آن را فیض می نامیم)، به گیرنده، چیزی را پیشکش می نماید و حیات جاودانی هدیۀ فیض خدا می باشد که در خداوند ما :عیسی مسیحبما عطا گردیده است. این مسیح بود که آن هدیه را برای ما تهیه نمود، او با قیمت خون خود بهای آن را پرداخت نمود. پولس رسول در رساله به افسسیان این حقیقت را بدینگونه بیان می کند: زیرا محض فیض نجات یافته اید بوسیلۀ ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست (افسسیان ۲: ۸). ( رومیان ۶: ۲۳) .



:: بازدید از این مطلب : 298
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

 

پولس هنگام برشمردن فضائل خويش و خطرهايى كه در راه تبليغ مسيحيت بر خود هموار كرده است، به «برادران كذبه» اشاره مى كند و مقصود او رسولانى است كه با انديشه هاى او مخالفت مى كرده اند:

«(22) آيا عبرانى هستند، من نيز هستم. اسرائيلى هستند، من نيز هستم . از ذريت ابراهيم هستند، من نيز مى باشم(23) آيا خدام مسيح هستند، چون ديوانه حرف مى زنم من بيشتر هستم. در محنتها افزونتر، در تازيانه ها زيادتر، در زندانها بيشتر، در مرگها مكرر(24) از يهوديان پنج مرتبه، از چهل يك كم، تازيانه خوردم(25) سه مرتبه مرا چوب زدند، يك دفعه سنگسار شدم، سه كرت شكسته كشتى شدم، شبانه روزى در دريا به سر بردم(26) در سفرها بارها، در خطرهاى نهرها، در خطرهاى دزدان، در خطرهاى از قوم خود، در خطرها از امتها، در خطرها در شهر، در خطرها در بيابان، در خطرها در دريا، در خطرها در ميان برادران كذبه(27) در محنت و مشقت، در بيخوابيها بارها، در گرسنگى و تشنگى، در روزها بارها، در سرما و عريانى (28) بدون آنچه علاوه بر اينهاست، آن بارى كه هر روزه بر من است يعنى انديشه براى همه كليساها (29) كيست ضعيف كه من ضعيف كه من ضعيف نمى شوم؟ كه لغزش مى خورد كه من نمى سوزم(30) اگر فخر مى بايد كرد، آنچه به ضعف من تعلق دارد، فخر مى كنم (31) خدا و پدر عيسى مسيح مسيح خداوند كه تا به ابد متبارك است، مى داند كه دروغ نمى گويد(32) در دمشق، والى حارث پادشاه، شهر دمشقيان را براى گرفتن من محافظت مى نمود(33) و مرا از دريچه اى در زنبيلى از باره قلعه پايين كردند و از دستهاى وى رستم» (رساله دوم به قرنتيان  11: 22 - 33).

گفته مى شود كه پولس در حدود سالهاى 64 - 67 در رم درگذشته است. از نظر مسيحيان جمعى از رسولان مانند پطرس و پولس شهيد شده اند. آرامگاه پطرس در تپه واتيكان شهر رم بسيار اهميت دارد و از دير باز مركز مسيحيت كاتوليك بوده است. كليساى ((سنت پيتر))و كاخها و باغهاى اطراف آن از زيباترين آثار هنرى جهان است.



:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 7 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

می خوانیم: "و کلمه جسم گردید...." این آیات به وضوح تعلیم می دهند که عیسی خدا در جسم است. توما، یکی از شاگردان مسیح، اینچنین اعتراف کرد: "... ای خداوند من، و ای خدای من" (یوحنا 28:20). و مجدداً عیسی را می بینیم که سعی نکرد کلام او را اصلاح کند. پولس رسول در رسالۀ خود به تیطس 13:2 عیسی مسیح را اینچنین معرفی می کند: "... خدا و نجات دهندۀ خود، عیسی مسیح...." پطرس رسول نیز همین حقیقت را اقرار می کند: "... خدای ما و عسی مسیح نجات دهنده ..." (دوم پطرس 1:1) خدای پدر نیز بر الوهیت کامل عیسی مسیح شهادت می دهد: "... ای خدا تخت تو تا ابدالآباد و عصای ملکوت تو عصای راستی است." پیشگوئی های عهد عتیق بر خدا بودن عیسی مسیح شهادت می دهند: "زیرا که برای ما ولدی زائیده و پسری به ما بخشیده شد، و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب، مُشیر، خدای قدیر، و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد."

بر طبق بحث منطقی سی. اس. لوئیس ما نمی توانیم به عیسی مسیح فقط به عنوان یک معلم خوب ایمان داشته باشیم. عیسی مسیح بطور واضح و غیر قابل انکار ادعا کرد که خداست. اگر او خدا نباشد، پس یک دروغگوست؛ و واضح است که یک انسان دروغگو نمی تواند یک نبی، یک معلم خوب، و یا شخصی با خصائل خداگونه باشد. به منظور رد نمودن الوهیت عیسی مسیح، بسیاری ازدانشمندان معاصرتلاش کرده اند ثابت کنند که ادعاهای ثبت شدۀ عیسی مسیح در اناجیل کلام واقعی او نمی باشند. آیا استحقاق آن را داریم که مطالب مرقوم در کتابمقدس را زیر سؤال نهیم؟! آیا می توانیم قسمتی از کلام را بپذیریم و قسمتی دیگر را نقض کنیم؟! حاشا. و چگونه ممکن است یک محقق 2000 سال پس از مسیح بدنیا آید و مدعی باشد کلام و ماهیت عیسی مسیح را بهتر و عمیق تر از کسانی می شناسد که با او زیستند، او را خدمت نمودند، و تحت تعلیم او قرار گرفتند؟!! (یوحنا 26:14)

چرا بحث در مورد الوهیت عیسی مسیح اینقدر مهم است؟ چه فرقی میکند که مسیح خدا باشد و یا نباشد؟ مُهم تربن دلیل خدا بودن عیسی این است که اگر او خدا نباشد، مرگ او به عنوان یک انسان مَحض نمی تواند برای پرداخت جریمۀ گناهان همۀ جهان بسنده و کافی باشد (اول یوحنا 2:2). تنها خدا قادر بود اینچنین جریمۀ سنگینی را پرداخت نماید. عیسی مسیح باید خدا باشد تا بتواند دِین سنگین گناه ما را اَدا کند، و در ضمن باید انسان باشد تا بتواند بمیرد. نجات فقط از طریق ایمان به عیسی مسیح مُیَسّر است. الوهیت عیسی مسیح دلیلی است بر اینکه چرا او تنها طریق نجات است. چون او حقیقتاً خداست ادعا نمود: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بوسیلۀ من نزدپدر نمی آید." (یوحنا 6:14).

 



:: بازدید از این مطلب : 277
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

عیسی خدای کامل و انسان کامل است.و از مریم باکره تولد یافته,زندگی بدون گناه داشت و با مرگ نیابتی خود بر روی صلیب کفاره گناهان ما را پرداخت.

ایمان داریم: به بازگشت شخصی و قابل رویت مسیح بر روی زمین,که به همراه مقدسین خود پادشاهی پایان ناپذیر خود را آغاز خواهد نمود.

ایمان داریم: به بهشت,وبه این حقیقت که او روح القدس خود را بر ایمانداران اورشلیم نازل کرد.تا آنها را برای بشارت انجیل به اقصای جهان مجهز سازد.

ایما ن داریم: که انسانها ,ذاتا”ازخدا جدا گشته و شخصا مسئول گناهان خود هستند.ولیکن نجات,رستگاری,و بخشش گناهان بواسطه فیض خداوند ما عیسی مسیح به همه مردم ارائه شده.وقتی شخصی از گناهان خود توبه کرده و مسیح را به عنوان نجات دهنده و خداوند خود میپذیرد,آن شخص تولد تازه یافته و نجات او بواسطه روح القدس تضمین گشته و همه گناهانش بخشیده میشوند,و او فرزند خدا گشته و ابدیت خود را در حضور خدا سپری خواهد کرد.

ایمان داریم: به عطایای روح القدس که در کتابمقدس به آنها اشاره شده,و اگر در چهارچوب کلام خدا اجرا شوند,معتبر میباشند.و ما به عنوان ایماداران میبایست از خداوند تقاضای بهترین عطایا را داشته باشیم,تا آنها را با روح محبت به جهت تقویت تمامی بدن مسیح بکار بریم.ما ایمان داریم که محبت ,از تمامی عطایای روح القدس مهمتر بوده و بدون محبت عطایای روح بی ارزش هستند.

 



:: بازدید از این مطلب : 288
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397 | نظرات ()