نوشته شده توسط : reza ranjbar
 اعمال رسولان  فصل  ۱۸    (ترجمه تفسیری)

  آشوب یهودیان در قرنتس    

 ۱ پس از آن، پولس از آتن به قرنتس رفت.  ۲و۳ در آن شهر با مردی یهودی به نام اَکیلا، متولد پونتوس، آشنا شد. او به اتفاق همسرش پرِسکِلا بتازگی از ایتالیا به قرنتس آمده بود، چون ایشان نیز مانند سایر یهودیان، به فرمان کلودیوس قیصر از روم اخراج شده بودند. پولس نزد آنان ماند و مشغول کار شد چون او نیز مانند ایشان خیمه دوز بود.  ۴ پولس روزهای شنبه به عبادتگاه یهودیان می‌رفت و سعی می‌کرد حقیقت گفتار خود را به یهودیان و یونانیان ثابت کند.  ۵ پس از آنکه سیلاس و تیموتائوس از مقدونیه رسیدند، پولس تمام وقت خود را صرف موعظه کرد و برای یهودیان دلیل می‌آورد که عیسی همان مسیح است. 

 ۶ اما وقتی یهودیان با او مخالفت کردند و به عیسی بد گفتند، پولس گرد و خاک آن شهر را از لباس خود تکانید و گفت: «خونتان به گردن خودتان. من از خون شما بری هستم. از این پس پیغام خدا را به غیر یهودیان خواهم رساند.»  ۷ سپس با یک غیر یهودی خداپرست هم منزل شد که نام او یوستس و خانه‌اش مجاور عبادتگاه یهود بود.  ۸ سرپرست آن عبادتگاه که نامش کرسپس بود با تمام خانواده‌اش مانند بسیاری در قرنتس به مسیح ایمان آوردند و غسل تعمید گرفتند.  ۹ یک شب خداوند در رویا به پولس فرمود: «از هیچکس نترس! با دلیری موعظه کن و از این کار دست نکش!  ۱۰ چون من با تو هستم و کسی نمی‌تواند به تو آسیبی برساند. بسیاری در این شهر به من تعلق دارند.»  ۱۱ پس پولس یک سال و نیم در آنجا ماند و کلام خدا را تعلیم داد. 

 ۱۲ اما وقتی گالیون حاکم ایالت اخائیه شد، یهودیان با هم بضد پولس برخاستند و او را برای محاکمه به حضور حاکم بردند.  ۱۳ آنان پولس را متهم ساخته، گفتند: «او مردم را وادار می‌کند که خدا را با روشهای غیر قانونی بپرستند.»  ۱۴ ولی درست در همان لحظه که پولس می‌خواست از خود دفاع کند، گالیون رو به مدعیان کرد و گفت: «ای یهودیان، گوش کنید! اگر جرم و جنایتی در کار بود، به سخنان شما گوش می‌دادم،  ۱۵ اما چون جنگ و جدال شما بر سر کلمات، اشخاص و قوانین مذهب خودتان است، خود شما آن را حل و فصل کنید. من نه به این چیزها علاقه دارم و نه در این مورد دخالت می‌کنم.»  ۱۶ آنگاه ایشان را از دادگاه بیرون کرد.  ۱۷ پس ایشان رفته، بر سر سوستانیس که سرپرست جدید عبادتگاه یهودیان بود ریختند و او را بیرون دادگاه کتک زدند. اما حاکم به این حادثه نیز هیچ اهمیتی نداد.

  بازگشت پولس به اورشلیم و انطاکیه    

 ۱۸ پس از این واقعه پولس مدتی در آن شهر ماند و بعد با مسیحیان وداع نمود و همراه پرسکلا و اکیلا از راه دریا بسوی سوریه حرکت کرد. در شهر کنخریه مطابق رسم یهودیان موی سر خود را تراشید چونکه نذر کرده بود.  ۱۹ وقتی به بندر اَفسس رسید، پرسکلا و اکیلا را در کشتی گذاشت و برای گفتگو به عبادتگاه یهود رفت.  ۲۰ یهودیان از او خواستند چند روز پیش ایشان بماند، ولی پولس قبول نکرد چون می‌خواست به موقع به اورشلیم برسد.  ۲۱ او گفت: «هر طور باشد، باید روز عید در اورشلیم باشم.» ولی قول داد که اگر خدا بخواهد بعدها به افسس بازگردد. آنگاه دوباره سوار کشتی شد و آنجا را ترک نمود.  ۲۲ در بندر قیصریه از کشتی پیاده شد و به دیدن ایمانداران کلیسای اورشلیم رفت و بعد، از راه دریا عازم انطاکیه شد.  ۲۳ پس از مدتی از آنجا به غلاطیه و فریجیه رفت و از مسیحیان دیدن کرد و ایشان را در ایمان به خداوند تقویت نمود.  ۲۴ در این هنگام، شخصی یهودی به نام اَپلس از اسکندریه مصر به افسس رسید. اپلس هم معلم کلام خدا بود و هم یک واعظ برجسته. 

 ۲۵ او در راه خدا تعلیم دیده بود و با حرارت زیاد و با دقت درباره عیسی به دیگران بشارت و تعلیم داده بود. اما او تنها از تعمید یحیی اطلاع داشت و بس.  ۲۶ وقتی پرسکلا و اکیلا موعظه آتشین او را در کنیسه شنیدند، او را نزد خود بردند و راه خدا را دقیقا به او تعلیم دادند.  ۲۷ اپلس در نظر داشت به یونان برود. مسیحیان نیز او را به این سفر تشویق کردند و نامه‌هایی هم برای مسیحیان یونان نوشتند تا از او به گرمی پذیرایی کنند. وقتی به یونان رسید، خدا بوسیله او مسیحیان آنجا را بی اندازه دلگرم کرد؛  ۲۸ زیرا در حضور همه، تمام استدلال یهودیان را رد می‌کرد و از کتاب آسمانی دلیل می‌آورد که عیسی در حقیقت همان مسیح است.



:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 17 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : reza ranjbar

۱۶ و کوران را به راهی که ندانسته‌اند رهبری نموده، ایشان را به طریق‌هایی که عارف نیستند هدایت خواهم نمود. ظلمت را پیش ایشان به نور و کجی را به راستی مبدّل خواهم ساخت. این کارها را بجا آورده، ایشان را رها نخواهم نمود. ( اشعیا فصل ۴۲)

بازتاب:

محبت غیر قابل باور پدر آسمانی بر فرزندانش می‌درخشد و آنها را از قلمرو تاریکی و شریر بیرون آورده و وارد ملکوت و نور پر جلال خود می‌کند. نور او، قومش را در سایه مرگ هدایت می‌کند. و آنها را از وادی مشکلات زندگی، به مکانی غیر قابل تصور و پر از شادی و آرامی می‌آورد. به عنوان ایمانداران به مسیح، به ما وعده داده شده است که این نور همیشه با ما بوده و ما را به خیمه خداوند خواهد برد. مسیح نور راه ما خواهد بود؛ و ما را هرگز ترک نخواهد کرد.

 



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 17 خرداد 1399 | نظرات ()